سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشک و سینه

بسم الله الرحمن الرحیم

چه مظلوم شهید شد حسین(علیه السلام)

و چه مظلوم زیست زینب(سلام الله علیها)

و چه ظالم می شویم ما که...

 اشک می ریزیم و بر سینه می زنیم...

بی آنکه اشکی از چشم پیری نحیف یا کودکی یتیم پاک

و یا زنجیری از پای دردمندی الیم باز کنیم....


طعام

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

فلینظر الانسان الی طعامه

پس باید انسان به طعامش بنگرد. سوره عبس

ما جسم داریم و روح پس دو نوع غذا داریم جسمانی و روحانی

 


بخش اول: فرایند درمان در طب سنتی

 از دیدگاه طب اسلامی‌ـ سنتی، تعادل اخلاط چهارگانه موجود در خون (سودا،صفرا،بلغم وخون)[1] عهده دار تأمین بخش عمده ای از تندرستی و سلامت و به هم خوردن تعادل یک یا چند خلط از اخلاط فوق، عامل ایجاد طیف گسترده‌ای از بیماریها می‌باشد. اساس فرایند درمانی طب سنتی نیز در وهله اول بازگرداندن طغیان اخلاط به حالت تعادل از راه اصلاح خون است که بخش اعظم آن فقط و فقط با «اصلاح تغذیه»[2] میسر می‌باشد، چرا که اجزاء متشکل? خون یعنی اخلاط چهارگانه از مواد غذائی وارد شده به معده تولید می‌گردد. ناگفته نماند چون در چرخه تولید خون صالح و سالم، سه عضو «کبد، قلب، مغز» و معده نقش اساسی و حیاتی ایفا می‌نمایند[3]حفظ سلامتی این اعضاء در طب اسلامی‌ـ‌سنتی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. بعد از این مرحله، اصلاح سردی با گرمی و بالعکس و اصلاح خشکی با تَری و بالعکس، همچنین دفع مضرات مواد غذایی بوسیله مُصلحات آنها در درجه دوم اهمیت قرارمی‌گیرند.[4] درصورتیکه پس ازطی مراحل فوق، بیماری پابرجا باشد نوبت به تجویز دارو[5]
می‌رسد که طبیب متبحّر برحسب مزاج و طبع افراد از داروهای گیاهی، ترکیبی و دیگر روشها، جهت ریشه‌کنی آن بهره می‌گیرد. جراحی نیز درصورت ضرورت در آخرین مراحل روند درمان توسط طبیب اعمال می‌شود.




1. امام صادق علیه السلام در کتاب توحید مفضّل می‌فرمایند : « وقتی که غذا وارد معده شد به صورت کشکاب در آمده و برای طبخ ثانی از طریق عروق مربوطه در روده ها، به کبد می‌رود و پس از هضم ثانی به صورت سودا، صفرا، بلغم و خون در بدن جریان می یابد.»

 

2. چرا که بر اساس روایت نبوی « معده خانه بیماریها و پرهیز سرآمد هر داروئی است.» بحار، ج 59 ، ص290 و روایات مشابه دیگر، پیشگیری از بیماری باید از معده (اصلاح تغذیه‌) آغاز گردد.

 

3. نظر به جایگاه ویژه سه عضو : کبد، قلب و مغز در چرخه سلامت، در متون طبی قدیم با عنوان (اعضای رئیسه بدن) ذکر شده اند.

 

4. برای اطلاع از سردی، گرمی، خشکی، تری و مصلحات مواد غذائی به منابع معتبر مراجعه فرمائید. کتاب منافع الاغذیة و مضارها،که از تألیفات منحصر بفرد زکریای رازی در‌ این‌باره محسوب می‌شود منبع قابل استفاده‌‌ای است. این کتاب درسال 1343 شمسی توسط انتشارات تابان و با ترجمه دکتر محمد یوسف هروی چاپ شده است و بر حسب اطلاعات موجود آخرین ترجمه کتاب رازی است و هم اکنون نایاب است. در صورت صحت این موضوع، ترجمه این کتاب دست اول و نفیس، مشمول بند شماره 4 بخش چهارم جزوه حاضر می شود و شایسته است توسط یک یا چند مترجم زبان عربی، جهت دسترسی آسان عموم، به فارسی روانِ امروزی ترجمه و چاپ گردد.

 .[5]در طب اسلامی‌ـ سنتی راهبرد اصلی این است که تا حد امکان از دارو (به معنای خاص کلمه) استفاده نشود. زیرا مصرف دارو علاوه بر درمان بیماری، فرسودگی اعضای بدن را نیز ‌ به همراه دارد:

   حضرت علی علیه‌السلام:« نوشیدن دارو برای بدن مانند صابون برای لباس ا ست که آن را پاکیزه ولی فرسوده می سازد.» مو سوع? احادیث طبی آیة الله ری شهری، ج 1

   رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: « ازمصرف دارو تا وقتی که بد نت بیماری‌(درد) را تحمل می‌کند اجتناب کن، پس اگر نتوانست بیماری‌( درد) را تحمل کند از دارو استفاده کن.» مو سوع? احادیث طبی آیة الله ری شهری، ج 1

   اما خمینی رحمةالله علیه : « مستحب است بیمار در نوشیدن و مصرف دارو و مراجعه به پزشک شتاب نورزد مگر در صورت یأس از خوب شدن بدون دارو و مراجعه به پزشک.» رساله عروة الوثقی

   زکریای رازی : « اگر پزشک بتواند بیمار را با غذا درمان کند نه دارو، حکیمی موفق و سعادتمند است.» رساله فقهی پزشکی، آیه ا… بی آزار شیرازی

با تمام این تفاسیر اگر طبیب متبحر مصرف دارو یا داروهائی را برای یک بیمار ضروری تشخیص دهد با اعمال روشهائی خاص از قبیل قطع و وصل هوشمندانه دوره مصرف، از خوگرفتن بدن بیمار به دارو جلوگیری می کند. در حالیکه طب مدرن در مورد تعداد قابل توجهی از بیماریها بواسطه مبانی غلط چاره ای جز تجویز مادام العمر دارو ندارد.


میراث هزار ساله

 

به نام یکتا مهربان دوست داشتنی

 

«در اوایل قرن حاضر وقتی ما با تمدن غرب آشنا شدیم غالباً یکباره از گذشته خود بریدیم و با استقبال از این تمدن با خوش بینی بسیار به انتظار آینده نشستیم. نور تندی که از افق غرب به چشمان ما می تابید همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می داد. حالت ما در آن دوران شبیه حالت میزبانی بود که پیش میهمانی که قرار است به خانه او بیاید احساس حقارت می کند. چنین میزبانی سعی می کند پیش از آمدن میهمان حتی المقدور ظاهر خانه را نو کند و می کوشد تا هر چیز قدیمی و کهنه را دور اندازد یا حداقل آنرا به رنگ نو درآورد تاپیش آن میهمان مشکل پسند خجالت نکشد. آری ما نیز چنین کردیم و با عجله هر چیز قدیمی را که از پدران خود به میراث برده بودیم، از خانه بیرون ریختیم و سعی کردیم تا چیزی که به سلیقه میهمان ما خوش نمی‌آید در خانه باقی نماند. از جمله یادگاری های عزیزی که در خانه داشتیم و به دور انداختیم یکی هم سنت ارزشمند پزشکی ما یا طب سنتی بود که چون با طب جدید غربی مشابه نبود خوار و بی مقدار شد و هنوز بسیارند کسانیکه با شنیدن نام طب سنتی تصور می کنند سخن از خرافات باطل پیر زنان است و هنوز بسیارند کسانیکه هر عقیده ای را به صرف غربی نبودن باطل می دانند. اکنون که چند ده سال از آن هنگامه تاراج سنتها و میراثها گذشته است و فهمیده ایم آن میهمانی که در انتظارش بوده ایم، آن قدرها هم که فکر می کردیم موَدّب و خوش خلق و نجیب و سالم نبوده و نیست و خود به فسادهای گوناگون مبتلاست، شاید وقت آن رسیده باشد که بیندیشیم چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. شاید هنگام آن باشد که بازمانده آن میراث کهن را قدر بدانیم. میراث هزار ساله ای که آن را آتش زده و کنار گذاشتیم و سعادت را در آن دانستیم که غربی شویم.»

 

 

غلامعلی حداد عادل، مجموعه مقالات درباره طب سنتی ایران


طب

 

یا من اسمه دواء و ذکره شفاء

امام خمینی رحمةالله علیه :

«سابق این طور بوده است که کتب طبی شرق در اروپا رفته است، اروپا را طبیب کرده وآن طبیب های بزرگ را درست کرده. کتب شرق بوده است،کتاب شیخ الرئیس بوده،کتب رازی بوده است، و اینها کار کردند. حالا چه شده است که ما حالا بعد از اینکه تمدن از شرق طرف غرب رفته است، شرق تمدن را صادر کرده به غرب، حالا ما به واسطه یک کارهای ناشایسته ای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم، باید شرق سرپای خودش بایستد و خودش رابیابد.»

دیدگاههای فرهنگی امام خمینی رحمةالله علیه ـ کبری اسدی مقدم

 


گل نرگس

 

او خواهد آمد

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد

 به تن مرده و بی جان جهان جان آمد

 نور توحید نگر در همه عالم برپاست

مهدی فاطمه آن ماه فروزان آمد


شهادت

    به نام خدا علی

شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام  بر تمام انسانهای دنیا تسلیت باد،

ان شاءالله خداوند همه ما را از پیروان راستین ایشان قرار دهد،

 البته خودمان باید بخواهیم.


خلاقیت

  خلاقیت و ابداع‏

در انسان گرایشی شگفت وجود دارد که می‌خواهد آفریننده باشد و چیزی که نبوده است بیافریند و خلق کند. این تمایل در هر انسانی هست که می‌خواهد چیزی نو و اثری جدید بیافریند و ابداع کند. عالم علمش را، نظریه‏پرداز نظریه‏اش را، شاعر شعرش را، معمار بنایش را، صنعتگر صنعتش را، کشاورز کشتش را و...؛ هر فاعلی فعلش را دوست دارد و به آن عشق میورزد.[1] (حضرت نوح وکوزه)خصلت سازندگی و علاقه به مصنوعات و آفریده‏های خود از گرایش فطری انسان به خلق و ابداع برمی‌خیزد که موهبتی الهی است. البتّه در برخی موارد دو یا سه مقوله با یکدیگر توأم می‌شوند؛ مثلًا کسی که شعری می‌سراید، در آنِ واحد دو کار کرده است، یکی اینکه چیزی آفریده و گرایشِ خلاقیت و ابداع خود را ارضا کرده ‏است و دوم اینکه پدیده‏ای زیبا به وجود آورده و گرایش زیبایی‌دوستی خویش را ارضا کرده است و ممکن است گرایش حقیقت‏جویی نیز بدان اضافه شود یا امری از خیر اخلاقی در آن جلوه کند.[2]

 



[1]. مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، ص73.

[2]. ر.ک: فطرت، ص55.


خود سازی

                 به نام یزدان رحمان و رحیم

حضرت کاظم(ع)  فرمودند:

 برای خود سازی انسانها هفت چیز لازم است تا انسان رابه کمال برساند:

1- کوشش کردن در راه خدا، چه برای انجام کار خیر وچه برای جلوی کار شری را گرفتن.

2- ترس از خدا برای پیشروی، یعنی هر وقت انسان خواست گناه کند خدا رابرخود ناظر ببیند.

3- تحمل آزار مردم، یعنی با کوچکترین آزار مردم عصبانی نشدن.

4- سختی کشیدن برای رسیدن به هدف الهی.

5- به دنبال راستی واخلاص در زندگی بودن.

6- نفس را ازخواسته ها بازداشتن، یعنی با دل مخالفت کردن.

7- خود را با تهیدستی ونداری سازش دادن، یعنی یک وقت شاید انسان در امتحان الهی ندار شود.

http://www.aliakbar.ir/